این محصولات تفاوت بسیار زیادی با کاشی هایی دارند که درون محیط کار می شوند. کاشی سرامیک کف حیاط این نوع کاشی مقاومت بسیار زیادی در برابر تغییرات دمایی دارد و تابش مستقیم نور خورشید به آن نمی تواند موجب رنگ پریدگی شود.
کاشی کاری در قرن دوم توسط پادشاهان سینهالی سریلانکا باستان ، با استفاده از سنگ صاف و صیقلی که بر روی کف و استخرهای شنا گذاشته می شد، استفاده می شد.
مورخان تکنیکها و ابزار کاشیکاری را بسیار پیشرفته میدانند، که گواه آن، کار خوب و تناسب نزدیک کاشیها است. کاشی کاری از این دوره را می توان در Ruwanwelisaya و Kuttam Pokuna در شهر Anuradhapura مشاهده کرد.
نقش برجسته با کاشی های آجری لعابدار، از تزئینات هخامنشی کاخ داریوش شوش. امپراتوری هخامنشی ساختمان ها را با کاشی های آجری لعابدار تزئین می کرد، از جمله کاخ داریوش بزرگ در شوش و ساختمان های تخت جمشید.
امپراتوری بعدی ساسانی از کاشیهایی با طرحهای هندسی، گلها، گیاهان، پرندگان و انسانها با لعاب تا یک سانتیمتر استفاده میکرد.
معرق های اولیه اسلامی در ایران عمدتاً از تزئینات هندسی مساجد و مقبره ها با آجر لعابدار تشکیل شده است. کاشی کاری فیروزه ای معمولی در قرن 10-11 رایج شد و بیشتر برای کتیبه های کوفی دیوار مسجد استفاده می شود.
مسجد سید اصفهان، گنبد مراغه و مسجد جامع گناباد از بهترین نمونهها هستند. گنبد مسجد جامع عتیق قزوین نیز مربوط به این دوره است.
مقرنه فیروزه ای لعاب تیموری. نیمه اول قرن پانزدهم، شاه زنده عصر طلایی کاشی کاری ایرانی در زمان امپراتوری تیموری آغاز شد.
در تکنیک موراق، کاشیهای تک رنگ را به قطعات هندسی کوچک برش میدادند و با ریختن گچ مایع بین آنها سرهم میکردند.
این پانل ها پس از سفت شدن بر روی دیوار ساختمان ها مونتاژ می شدند. اما موزاییک به مناطق مسطح محدود نمی شد. از کاشی ها برای پوشاندن سطوح داخلی و خارجی گنبدها استفاده می شد.
از دیگر تکنیکهای مهم کاشیکاری این زمان میتوان به کاشیهای گیره با گیره سفید یا تسمههای مشخصه آن اشاره کرد.
محرابها که کانون مساجد بودند، معمولاً مکانهایی بودند که پیچیدهترین کاشیکاریها در آن قرار میگرفت. محراب قرن چهاردهمی در مدرسه امامی اصفهان نمونه برجسته ای از پیوند زیبایی شناختی هنر خوشنویس اسلامی و تزیینات انتزاعی است.
طاق نوک تیز، که طاقچه محراب را قاب می کند، کتیبه ای به خط کوفی دارد که در قرآن قرن نهم استفاده شده است.